
افعال در زبان انگلیسی:
در زبان انگلیسی دو نوع فعل وجود دارد: 1- افعال حرکتی(کنشی) 2- افعال حالتی
افعال حرکتی(کنشی) در زبان انگلیسی:
افعال حرکتی یا action verbs عملی را نشان می دهند که به صورت فیزیکی و حرکتی انجام می شود. نکته مهم در مورد این افعال این است که این افعال شکل استمراری دارند. به مثال زیر دقت کنید:
He usually play the piano and listen to music every day.
او معمولا هر روز پیانو می نوازد و اهنگ گوش می دهد.
دقت کنید در جمله بالا فعل play و listen افعال حرکتی هستند چون نشان دهنده کاری هستند که به صورت عملی انجام می شود.
رایج ترین افعال حرکتی:
معنی | فعل حرکتی | معنی |
فعل حرکتی |
نوشیدن | drink | خوردن | eat |
شستن | wash | پختن | cook |
رانندگی کردن | drive | قدم زدن | walk |
گوش دادن | listen | رفتار کردن | act |
نشستن | sit down | راندن | ride |
مطالعه کردن | study | حمل کردن | carry |
نقاشی کشیدن | draw | دویدن | run |
منتظر بودن | wait | جنگیدن | fight |
نشان دادن | show | تعمیر کردن | fix |
خندیدن | laugh | بلند شدن | stand up |
سفر کردن | travel | ذخیره کردن- نجات دادن | save |
نوشتن | write | خواندن | read |
توجیه کردن | justify | معرفی کردن | introduce |
حمام کردن | bathe | برنده شدن | win |
مطالعه کردن | study | سوال پرسیدن | ask |
یادگرفتن | learn | گفتن | tell |
تغییر دادن | change | باران باریدن | rain |
افتادن | fall | کار کردن | work |
استفاده کردن | use | کامل کردن | complete |
اسیب زدن | hurt | ترک کردن | leave |
خم شدن | bow | بغل کردن | huge |
صحبت کردن | talk | کمک کردن | help |
اجرا کردن | perform | ساختن | build |
پریدن | jump | پرتاپ کردن | throw |
خاموش کردن | turn off | روشن کردن | turn on |
بریدن | cut | امدن | come |
توسعه دادن | develop | خوابیدن | sleep |
حمل کردن | cry | بالا رفتن | climb |
تماس گرفتن | call | خواب دیدن | dream |
بازی کردن | play | پیشرفت کردن | improve |
خریدن | buy | رنگ کردن | paint |
تماشا کردن | watch | حفر کردن | dig |
پیش بینی کردن | predict | مصاحبه کردن | interview |
رقصیدن | dance | خواندن | sing |
تمیز کردن | clean | رفتن | go |
بافتن | knit | دوختن | sew |
نگاه کردن | look at | بستن | close |
مثال ها:
He is cooking rice for supper.
او مشغول پختن برنج برای شام است.
He plays the violin very well but can’t write music.
او ویولن را خیلی خوب می نوازد اما نمی تواند موسیقی بنویسد.
Students read the lesson and asked their question.
دانش اموزان درس را خواندند و سوالاتشان را پرسیدند.
I find that the harder I work, the more luck I seem to have.
من متوجه شدم هر چه سخت تر تلاش می کنم، بیشتر احساس خوش شانسی می کنم.
Melisa looked at him and laughed.
ملیسا به او نگاه کرد و خندید.
افعال حالتی(stative verbs) در زبان انگلیسی:
افعال حالتی یا stative verbs افعالی هستند که یک حالت را نشان می دهند و به صورت فیزیکی انجام نمی شوند . این افعال بر عکس افعال حرکتی شکل استمراری ندارند. این افعال خود به چند دسته تقسیم می شوند:
1- افعال حسی مانند: sound- seem- hear- listen, …
2- افعال ربطی مانند: become -look- appear, …
3- فعل be مانند: am, is, are
4- فعل های دیگر مانند: have- think- see, ….
برای مثال فعل need را در نظر بگیرید:
She needs some help.
She is needing some help.
فعل need چون یک فعل حالتی است ing نمی گیرد بنابراین جمله دوم اشتباه است.
دقت کنید در جمله بالا need یک فعل حالت است چون به صورت فیزیکی انجام نمی شود و فقط یک حالت را بیان می کند.
رایج ترین افعال حالتی:
معنی | فعل حالتی | معنی |
فعل حالتی |
قول دادن | promise | بو کردن | smell |
شامل شدن | contain | عاشق بودن | love |
متنفر بودن | dislike | دوست داشتن | like |
ارزو داشتن | wish | متنفر بودن | hate |
داشتن | have | به نظر رسیدن | seem |
مالک بودن | own | نیاز داشتن | need |
بستگی داشتن | depend | خوستن | want |
فهمیدن | realize | ترجیح دادن | prefer |
مخالفت کردن | disagree | موافقت کردن | agree |
بدهکار بودن | owe | امیدوار بودن | hope |
قیمت داشتن | cost | منظور داشتن | mean |
بودن | be | به خاطر اوردن | remember |
تعلق داشتن | belong | اعتقاد داشتن | believe |
تشخیص دادن | recognize | فکر کردن | think |
در نظر گرفتن | consider | فهمیدن | understand |
دانستن- شناختن | know | شامل بودن | include |
مثال ها:
I hate this music.
I’m hating this music.
من از این موزیک متنفرم.
I like this weather.
I’m liking this weather.
من این هوا را دوست دارم.
Ayesha seems unhappy.
Ayesha is seeming unhappy.
آیشا ناراحت به نظر می رسد.
I want a drink just now.
I am wanting a drink just now.
من الان نوشیدنی می خوام.
The man look like your brother.
The man is looking like your brother.
ان مرد شبیه برادر شماست.
لرنیش در سر فصل های اموزشی خود به شما آموزش گرامر زبان انگلیسی pdf و اموزش مکالمه انگلیسی، صفت مفعولی در انگلیسی، پرکاربردترین افعال انگلیسی و همچنین ترتیب قیدها در انگلیسی را معرفی میکند.
افعالی که هم حرکتی هستند هم حالتی:
بعضی از افعال در هر دو گروه قرار می گیرند هم حرکتی هستند و هم حالتی. برای مثال فعل haveو think را در نظر بگیرید:
have:
فعل have اگر به معنی داشتن باشد یک فعل حالت است و همراه با ing برای بیان کار هایی مانند خوردن، حضور داشتن و .. باشد یک فعل حرکتی است.
I have a lot of good friends.
من دوستان خوب زیادی دارم.
فعل have در این مثال یک فعل حالت است چون یک حالت را نشان می دهد و در واقع کاری انجام نمی شود.
I am having dinner.
من دارم شام می خوردم.
فعل have در این مثال یک فعل کنشی است چون عمل (خوردن) به صورت فیزیکی دارد انجام می شود.
think:
فعل think اگر به معنی اعتقاد داشتن یا نظر دادن باشد یک فعل حالتی و اگر به معنی فکر کردن باشد یک فعل حرکتی است.
I think it’s so cold.
به نظر من این خیلی سرد است.
فعل think در این مثال یک فعل حالتی است اعتقاد داشتن یک حالت است و در واقع کاری انجام نمی شود.
I’m thinking about the future.
دارم در مورد اینده فکر می کنم.
فعل think در این مثال یک فعل حرکتی(کنشی) است چون عملی توسط مغز انجام می شود.
رایج ترین افعالی که هم حالتی هستند و هم حرکتی:
معنی |
فعل |
بودن | be |
داشتن | have |
فکر کردن | think |
دیدن | see |
چشیدن- مزه دادن | taste |
بو کردن | smell |
به نظر رسیدن | look |
احساس کردن | feel |
وزن داشتن | weigh |
مطالب مرتبط:
بر چسب ها:
دستت شما درد نکنه چقدر دنبال این افعال بودم
خواهش میکنم مرسی از شما