
There were a lot of men’s clubs in London a few years ago. Men went there and read their newspapers quietly or drank or had meals with their friends.
.All of these men’s clubs had a lot of very good servants. At every club one of the servants was a doorman
.Mr Grace was the doorman of one of these clubs
.He was fifty-five years old and he had grey hair and a big grey moustache
The telephoned rang in his office at six o’clock in the evening and a woman spoke to him. She said ” Are you the doorman of the George Club? “
Mr Grace said: ” Yes, I am ”
The woman said: ” Please give my husband a message ! “
Mr Grace answered: ” Your husband isn’t at the club this evening “
” But I haven’t told you his name ! ” The woman angrily said.
Mr Grace answered: ” That’s isn’t necessary. No husband in ever at the club !! “
باشگاه های زیادی در لندن چندین سال پیش وجود داشت. مردان به انجا می رفتند و به ارامی روزنامه شان را می خواندند یا چیزی می نوشیدند یا با دوستانشان غذایی می خوردند.
همه این باشگاه ها خدمتکاران خوب زیادی داشت. در هر باشگاه یکی از خدمتکاران دروازه بان بود.
آقای گریس یکی از دروازه بان های آن باشگاه ها بود.
او پنجاه و پنج ساله بود و موهای خاکستری و سبیل های خاکستری بلند داشت.
بعد از ظهر ساعت 6 تلفن در دفترش زنگ خورد و یک زن با او صحبت کرد. زن گفت ” آیا شما دروازه بان باشگاه جورج هستید؟ ”
آقای گریس گفت: ” بله من هستم ”
زن گفت: ” لطفا به همسرم یک پیغام بدید “
اقای گریس جواب داد: ” همسر شما امروز در این باشگاه نیست “
ولی من هنوز اسم ان را به شما نگفتم ” زن با عصبانیت گفت.
آقای گریس پاسخ داد ” لازم به اسم نیست هیچ همسری تا به حال در این باشگاه نبوده است !! “
ما در لرنیش داستان کوتاه انگلیسی ساده با ترجمه، داستان کوتاه انگلیسی سطح متوسط ، آموزش گرامر انگلیسی pdf ، لغات پرکاربرد زبان انگلیسی، کاربرد حروف اضافه در زبان انگلیسی، لیست لغات 504 با معنی pdf را به شما معرفی میکنیم.
بیشتر بخوانید:
اسامی شمارش و غیر قابل شمارش در انگلیسی
افعال مستقیم و غیر مستقیم در زبان انگلیسی
بر چسب ها: