100 قید پرکاربرد انگلیسی با معنی - سایت اموزش زبان انگلیسی

قید ها کاربرد زیادی در صحبت های روزمره دارند. قید ها در زبان انگلیسی به توصیف فعل می پردازند به عبارتی دیگر نشان می دهد که کار چگونه اتفاق افتاده است قید ها در انواع مختلف قید حالت، قید تکرار، قید زمان، قید مکان، قید احتمال و قید های مقدار هستند. در جدول زیر لیستی از پر کاربرد ترین قید ها برای شما اماده شده است:

لرنیش در سر فصل های اموزشی خود به شما آموزش زبان انگلیسی از مبتدی تا پیشرفتهو اموزش مكالمه انگليسي، انواع قید در زبان انگلیسی pdf، جدول ضمایر انگلیسی با معنی و همچنین جایگاه اسم و صفت و قید در زبان انگلیسی را معرفی میکند.

معنی	قید	معنی	قید
اغلب	often	همچنین	also
هر چند	however	با هم	together
معمولا	usually	به سادگی	simply
زود	early	در واقع	actually
سریع	fast	حتی	even
نهایتا	finally	به طور مداوم	constantly
هرگز	never	به سرعت	quickly
خیلی	very	احتمالا	probably
به طور مناسب	properly	به زودی	soon
همیشه	always	به اسانی	easily
ضرورتا	essentially	نسبتا	somewhat
بعضی اوقات	sometimes	رو به جلو	ahead
واقعا	really	کاملا	completely
سریعا	immediately	درجه اول	primarily
به شدت	highly	منصفانه	fairly
با دقت	carefully	شاید	possibly
که	that	به طور وحشتناک	terribly
به شدت	strongly	قطعا	definitely
همه	all	به طور عمدی	deliberately
با صداقت	honestly	علاوه بر این	moreover
بالا- جلو	up	به طور اتوماتیک	automatically
به خوبی	well	بیشتر	more
بلافاصله	readily	متاسفانه	unfortunately
پایین	down	هنوز	still
فقط	only	اینجا	here
کم	little	کافی	enough
خیلی	very	شاید	maybe
شاید	perhaps	سپس	then
بهترین	best	هر دو	both
بیشترین	most	قبل	ago
کمتر	less	شاید	maybe
همچنین	too	دور	away
هنوز	yet	تقریبا	almost
دور- اطراف	around	زیاد	much
جلو	forward	نسبتا	quite
البته	of course	تقریبا	nearly
مخصوصا	especially	یقینا	certainly
قبلا	before	امشب	tonight
به خصوص	particularly	بالا	over
دقیقا	exactly	در واقع	indeed
به وضوح	clearly	به زودی	soon
به طور مساوی	equally	اکثرا	mostly
به تنهایی	alone	نهایتا	eventually
به طور جدی	seriously	کاملا	fully
ضرورتا	necessarily	به طور نزدیک	closely
متشابها	similarly	به طور ضعیف	slightly
الان	now	امروز	today
فقط- تنها	just	بنابراین	so
دوباره	again	به ندرت	likely
قبلا	already	به جای	instead
در مجموع	altogether	به طور موفقیت امیز	successfully
عموما	generally	زیر	below
یکبار	once	دوبار	twice
بعدا	later	بنابراین	therefore
دیگر	else	بنابراین	thus
جای دیگر	elsewhere	به طور فیزیکی	physically
طبیعتا	normally	در حال حاضر	currently
به شدت	extremely	به طور مرتب	regularly
به سختی	hardly	فوق العاده	perfectly
به طور واضح	obviously	ناگهانی	suddenly
هر جا	everywhere	به درستی	truly
به هر حال	anyway	کاملا	totally
تقریبا	virtually	با امیدواری	hopefully
عمدتا	mainly	به تندی- به شدت	roughly
اصالتا	originally	ابتدائا	initially
دور	far	به ندرت	rarely